کمپین تبلیغاتی Russell Hobbs در Westfield White City لندن با نصب بیلبورد سهبعدی غولپیکر آبجوشکُند (Calm Kettle) و شعار “RELAX”، یک نمونه برجسته از استفاده خلاقانه از فضای OOH برای معرفی محصولی تازه بود. این سازه ویژه، در جای حرف «A» کلمه RELAX قرار گرفته و دارای لولهای است که بخار واقعی از دهانه قوری منتشر میکند تا ویژگی کلیدی کالا—چراغهای آرامشبخش و صدای ملایم—به شکل طبیعی منعکس شود . کنارش توزیع چای رایگان تهیهشده با آرامجوی کلِم کیتل، مشارکت مردم را در تجربه واقعی محصول به همراه داشت. پیام کمپین بر مفهوم مستحق «لحظهای برای خودت بودن» (me‑time) تأکید داشت، در حالیکه طراحی محیطی چشمگیر و جشنآمیز، حس آرامش واقعی را به مخاطب منتقل میکرد . همکاری با آژانس خلاق Ponderosa و رسانهایابی توسط Wavemaker North، نشان میداد که این کمپین فراتر از یک تبلیغ است؛ تجربهای چندحسی و خاطرهساز در قلب شهر. نتیجه آن: پوشش رسانهای گسترده، تعامل فعال مخاطبان و ارتقای هویت برند به عنوان نمادی خلاق و نوآور در بازار لوازم خانگی
در می ۲۰۲۵، برند معتبر لوازم خانگی Russell Hobbs یکی از خلاقانهترین و اثربخشترین کمپینهای محیطی سال را در مرکز خرید Westfield White City لندن اجرا کرد. هدف از این کمپین، معرفی کتری جدید این برند به نام Calm Kettle بود؛ محصولی که با فناوری Quiet Boil و طراحی مینیمال، تجربهای بیصداتر، آرامتر و دلپذیرتر از جوشاندن آب فراهم میکند. این کمپین که نخستین اجرای OOH (تبلیغات محیطی) بزرگ Russell Hobbs محسوب میشد، به شکلی هوشمندانه و تعاملی، تجربه برند را به سطحی کاملاً حسی و ملموس رساند.
🎯 اهداف کمپین Calm Kettle
کمپین Calm Kettle، اهداف چندلایهای را دنبال میکرد:
- افزایش آگاهی از محصول: معرفی فناوری جدید کتری Calm با تمرکز بر قابلیت «جوشآوری بیصدا» و طراحی نورپردازی داخلی برای لحظات آرامشبخش.
- خلق تجربهای همهجانبه و چندحسی از محصول: Russell Hobbs تلاش کرد تا فراتر از تبلیغات سنتی، حس آرامش را بهصورت واقعی در ذهن مخاطب حک کند.
- تقویت تصویر برند بهعنوان نوآور در طراحی و زندگی روزمره: این کمپین فرصتی بود برای اثبات اینکه Russell Hobbs همچنان میتواند لوازم خانگی را به ابزاری برای تجربهای احساسی تبدیل کند.
🧠 استراتژی کمپین و نحوه اجرا
۱. نصب نمادین سهبعدی (Special Build OOH)
مرکز خرید Westfield میزبان یک کتری غولپیکر سهبعدی بود که بخار واقعی از آن خارج میشد. روی بدنه آن، واژهی “RELAX” با فونتی ساده اما قدرتمند حک شده بود. این نصب عظیم نهتنها بیننده را متوقف میکرد، بلکه پیام برند را بیواسطه و بدون نیاز به متنهای طولانی منتقل میساخت: «آرام باش – وقت توست».
۲. تجربه واقعی محصول (Sensory Experience)
در کنار این سازه، به بازدیدکنندگان چای داغ تهیهشده با Calm Kettle ارائه شد. این تجربه عملی، مخاطب را از یک بیننده منفعل به مشارکتکننده فعال در تجربه برند تبدیل کرد. حس بخار، صدای سکوت و طعم گرم چای، همگی پیام «آرامش» را در ذهن مخاطب حک کردند.
۳. روایت کمپین با محوریت Me-Time
شعار «A moment of me-time» در قلب پیام کمپین قرار داشت. Russell Hobbs بهجای وعده دادنهای اغراقآمیز، لحظاتی ساده اما مهم از زندگی روزمره را هدف قرار داد: نوشیدن چای در سکوت. این پیام احساسی با زندگی پرشتاب امروزی کاملاً همراستا بود و مخاطب را از نظر روانی با برند همدل میکرد.
۴. پشتیبانی دیجیتال و توزیع ویروسی محتوا
این کمپین بهواسطهی طراحی بصری چشمگیرش، محتوایی ارزشمند برای کاربران شبکههای اجتماعی تولید کرد. حضور فعال در پلتفرمهایی چون TikTok، Instagram و Meta همراه با ویدیوهای واکنش مردم، سبب شد کمپین بهشکل ارگانیک و گسترده وایرال شود. از هوش مصنوعی نیز برای تولید محتوای تصویری ریلتایم استفاده شد، که سرعت انتشار را بالا برد بیآنکه از کیفیت کاسته شود.
📈 نتایج و دستاوردها
- افزایش چشمگیر توجه رسانهای و وایرال شدن کمپین: از رسانههای تخصصی تبلیغات و طراحی تا صفحات عمومی سرگرمی، همگی این نصب بصری را بازنشر کردند.
- ارتقاء فروش Calm Kettle: این محصول پس از کمپین، به یکی از ۳ محصول پرفروش برند تبدیل شد. نسبت تبدیل بازدید به خرید بهطور معناداری افزایش یافت.
- تعمیق رابطه احساسی مخاطب با برند: تجربه چندحسی و قابللمس باعث شد Russell Hobbs در ذهن مخاطب نهفقط یک برند ابزار آشپزخانه، بلکه شریک لحظات شخصی آرامشبخش باشد.
- نمونهای پیشرو از ترکیب AI با تبلیغات سنتی: تولید سریع و باکیفیت محتوای ویدیویی توسط AI در کمپین، گام جدیدی در مسیر ترکیب تکنولوژی و تبلیغات کلاسیک بود.
تحلیل حرفهای از نگاه متخصصین برند و تبلیغات
۱. خلاقیت در استفاده از محیط شهری:
کتری بخاردار در یک مرکز خرید پرتردد باعث شد کمپین، هم «تجربه واقعی» باشد و هم «تبلیغی پنهان اما پرقدرت». بدون نیاز به سر و صدای بیشازحد، پیام برند منتقل شد.
۲. تقویت حافظهی بصری برند:
استفاده از رنگهای آرام، طراحی ارگانیک سازه، بخار واقعی و پیام کوتاه، همگی باعث شدند که تصویر برند در ذهن مخاطب ماندگار شود.
۳. اصالت پیام و عدم اغراق:
در دنیای تبلیغاتی که پر از اغراق و وعدههای اغواکننده است، Russell Hobbs با تمرکز بر یک لحظه واقعی، صادقانهترین نوع تبلیغ را انتخاب کرد: لحظهای کوتاه از آرامش.
۴. نمونهای هوشمند از برندینگ احساسی (Emotional Branding):
Calm Kettle نه فقط بهعنوان یک وسیله، بلکه بهعنوان دروازهای به حس شخصی و درونی آرامش معرفی شد.
✅ جمعبندی نهایی: آرامشی که دیده، لمس و چشیده میشود
کمپین تبلیغاتی Calm Kettle از Russell Hobbs در سال ۲۰۲۵، ترکیبی الهامبخش از تبلیغات محیطی، تجربهسازی حسی، فناوری روز و پیامپردازی احساسی بود. این کمپین نشان داد که با یک ایده ساده اما عمیق، میتوان محصولی روزمره را به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل کرد. Russell Hobbs ثابت کرد که برندهایی که به حس و تجربه واقعی مخاطب اهمیت میدهند، میتوانند جایگاهی پایدار و احساسی در ذهن و قلب مردم به دست آورند.